محسن دعاوی

ساخت وبلاگ

یکی از همین روزها

دست خودم را می گیرم

و می برم یک جای دنج!

اول سیلی محکمی به خودم می زنم

بعدش می گویم آرام باش دیوانه!

هیچ کس در هیچ کجای ای کهکشان مسخره

به انتظار تو ننشسته است!

با خودت کنار بیا

قبول کن که زندگی را

بیش از حد احساسی اش کردی!

قبول کن که زندگی این همه احساس را

نمی داند چه کند!

تو محکومی!

به جرم حمل احساس بیش از حد!

 

شب بر روی شیشه های تار ...
ما را در سایت شب بر روی شیشه های تار دنبال می کنید

برچسب : محسن دعاوی,محسن دعاوی کیست, نویسنده : literature3shdo بازدید : 166 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 8:40